۩۞۩ ئهلف و بێی کوردی - ELF Û BÊY KURDÎ ۩۞۩
زبان كُردي بر خلاف زبان عربي و فارسي كه هر كدام داراي سه حرف صدادار هستند ، داراي شش حرف صدادار مي باشد
—َ—ِ—ُ— يعني ( ـه - ه به جاي فتحه —َ ) - ( ێ - ـێ به جاي كسره —ِ )و ( ۆ به جاي ضمه —ُ ) + ( و کوتاه ( U )، ي كوتاه و نيم كسره يا كسره كوتاه كه در لاتين كُردي بدين صورت (I-i) و در حروف تُركي (I-ı) نشان داده مي شود اما در حروف عربي آن فقط با چسباندن دو كلمه به هم نشان داده مي شود. در سطر پائين به توضيحات بيشتر مي پردازيم.
در زبان كُردي فتحه به صورت ( ـه - ه ) نوشته مي شود ، كسره به صورت (ێ - ـێ ) در لهجه سورانی كمي بلندتر از كسره فارسي و ضمه نيز به صورت ( ۆ ) كمي بلندتر از كسره زبان فارسي يعني اگر كلمه اي اين حالات را نداشته باشد سر هم خوانده شود بدون هيچ يك از حالت هاي فتحه ، كسره و ضمه به عنوان مثال در تلفظ اين كلمه: ( سلام ) ما حرف سين را به ل مي چسبانيم و از هيچ يك از حالات فتحه ، كسره و ضمه استفاده نمي كنيم يعني در واقع اگه بهتر بگم گفتن چسباندن سين به لام اشتباست در حقيقت ما بعد از حرف سين از يك كسره كوچكتر كه در زبان تُركي نيز وجود دارد استفاده مي كنيم ، البته چنين تلفظي در زبان فارسي وجود ندارد ،و تلفظ اين كلمه بدين صورت است : (Sılam-طبق الفبای ترکی) -(Slam-طبق الفبای لاتین) اما اگر همين كلمه به اين صورت نوشته شود: ( سهلام ) يعني تلفظ اين كلمه بدين صورت است : ( Salaam ) يا مثالهايي ديگر : ( سۆران ) در اين حالت اين كلمه بدين صورت خوانده مي شود: ( Soran ) ... و همچنين زبان كُردي از حروف ( ز - ظ - ذ ) تنها به صورت ( ز ) ، از حروف ( س - ث - ص ) تنها به صورت ( س ) و از حروف ( ت - ط ) تنها از حرف ( ت ) استفاده مي شود و هر سه حرف يك حالت را داراست ، حروف كُردي داراي دو نوع ( ل - ڵ ) و دو نوع ( ر - ڕ ) میباشد كه ( ل ) اول همان تلفظ فارسي لام و ( ڵ ) دوم در زبان های عربي ، تُركي ، انگليسي و بسياري از زبان هاي ديگر دنيا وجود دارد اما در فارس زبانان چنين تلفظي وجود ندارد و اين كلمه تقريبا تلفظ (ض) در زبان عربي است و بدين صورت خوانده مي شود كه زبان در تلفظ آن به حالت قوص كه سر زبان چسپيده به فك دهان يعني دندان هاي جلويي و وسط زبان قوص داشته باشد كه در اين حالت اين تلفظ خوانده مي شود ، در تلفظ ( ڕ ) فقط كافي است ما آنرا به شدت بخوانيم و صداي آن از حالت ساده ( ر ) شديدتر باشد البته فراموش نشود که منظور من از مشدد خواندن این حرف خارج از حالت مشدد حرف (ر) است چون خود این حرف ( ڕ ) نیز مشدد دارد ، همچنين در زبان كُردي به جاي حرف ( آ ) از ( ئ + ا ) استفاده مي شود مثلاً ( ئاسان ) به جاي ( آسان ). اما علاوه بر اينها زبان كُردي داراي دو نوع حرف صدادار ( و ) كوتاه و بلند ميباشد كه تلفظ اولي در زبان عربي وجود دارد اما در زبان فارسي وجود ندارد و براي فارس زبانان تا حدي مشكل است ، اما هر كدام از اين حالات كشيده و كوتاه ( و ) بدين صورت است كه مثلاً در كلمه ( محمد )در زبان عربي بدين صورت خوانده مي شود ( Muhamad ) كه همان تلفظ كوتاه ( و ) است اما براي حالت كشيده بدين صورت آنرا مي نويسيم مثلاً كلمه ( فۆرووغ ) به جاي فروغ كه يك حالت كشيده ( وو ) به شمار مي آيد. نا گفته نماند كه در زبان كُردي حرف ( واو ) فارسي بدين صورت نوشته مي شود ( ڤ ) و كلمه ( واو ) همان ( واو )ي است كه در عربي به كار مي رود . آخرين مطلب مهم زبان كُردي اينه كه در زبان كُردي براي تشديد از تكرار خود حرف استفاده مي شود مانند كلمات مشدد در حروف و كلمات لاتين كه به صورت تكرار خود حرف نوشته مي شود مانند: ( مهککێ به جاي مكّه ) و به صورت لاتين (Makke ) . براي آسانتر شدن موضوع و يادگيري بيشتر يك جمله فارسي را به صورت كلمات كُردي مي نويسيم مثلاً در اين جمله : امروز به من خيلي خوش گذشت ( ئێمرووز بێ مهن خێیلی خۆش گۆزهشت ، كه همين جمله به كُردي مي شه : من ئهمڕۆم زۆر پێ خۆش بوو . ( Mn Amrom Zor Pe Khosh Bou ) یا به لاتین کردی : ( Min Emrrom Zor Pê Xoş Bû )
ڕهنگی کوردی - رنگ های کُردی
ڕهش: سياه
چهرموو - سپی: سفید
کهوه: آبی
سوور: قرمز
زهرد: زرد
سهوز: سبز
قاوهیی: قهوه ای
بۆر: خاکستری
ژمارهی کوردی - شماره کُردی
یهک : یک - دوو : دو - سێ : سه - چوار : چهار - پهنج یا پێنج : پنج - شهش : شش - حهوت یا حهفت : هفت - ههشت : هشت - نۆ : نه - ده : ده - یانزده : یازده - دوازده: دوازده - سیانزده: سیزده - چوارده: چهارده - پانزه: پانزده - شانزده: شانزده - حهڤده: هفده - ههژده: هجده - نۆزده: نوزده - بیست: بیست
کاتهکانی کوردی - اوقات کُردی:
سووح: صبح - نیوه ڕۆ: ظهر - دوای نیوه ڕۆ: بعد از ظهر - ئێواره: نزدیکای غروب - شهو: شب - ڕۆژ: روز- دوێکه: دیروز - ئهمڕۆ: امروز – شهوسوو: فردا - سبهینی یا سۆیه: فردا - دوو سبێ: پس فردا
رۆژانی کوردی - روزهای کُردي
شهممه : شنبه
یهکشهممه : یکشنبه
دوو شهممه: دوشنبه
سێ شهممه: سه شنبه
چوار شهممه: چهارشنبه
پهنشهممه یا پێنج شهممه: پنجشنبه
ههینی :جمعه
پشوودان تعطیل
هۆزی کوردی یا بنه ماڵهی کوردی - خانواده کُردی
گهوره پیاو: بزرگ مرد - باوا یا باپیر: پدر بزرگ - داپیر: مادر بزرگ - باوک:پدر - دایه یا دایک: مادر - پیاو:مرد - ئافرهت یا ژن: زن - کوڕ: پسر - کچ یا کهنیشک: دختر - برا: برادر - خۆیشک: خواهر - مامۆ یا مام: عمو - خاڵۆ یا لالۆ: دایی - میمی: خاله و عمه - زاوا: داماد - بووک: عروس - خهزووره: پدر زن و پدر شوهر - دش: خواهر شوهر - هێوهر: برادر شوهر - شوو: شوهر - هاو زاوا: باجناق - ئامۆزا: عمو زاده - خاڵۆ زا: دایی زاده - میم زا: عمه زاده - برا ژن: زن داداش - مامۆ ژن: زن عمو - خاڵۆ ژن: زن دایی
پهسنهکانی کوردی - اوصاف كُردي
گهوره: بزرگ - بچووک: کوچک - خاس: خوب - خراو یا گهن: خراب یا بد - ڕوون یا ڕۆشن: روشن - تاریک: تاریک - زۆر یا فره یا گهل: زیاد - کهم یا کورت: کم - سهر خۆش: شاد - دڵگیر یا غهمگین: غمگين - چاخ: چاق - لهڕ: لاغر - پان: پهن - كوڵ: کووتاه - درێژ: دراز - تێژ: تیز - کول: کند - بهرز: بلند - قووڵ: عمیق - پڕ: پر - خاڵی یا چۆڵ: خالی - سۆڵ: شور - تاڵ: تلخ - ترش: ترش - درۆ: دروغ - درۆزن: دروغگو - ڕاست: راست - دهوڵهمهن: پولدار - ههژار: فهقیر - ژیر: عاقل - گێل یا گێژ: گیج - بزان یا زانا: دانا - تووڕه: عصباني - مرۆڤ یا ئینسان: آدم يا انسان
و حالا چند جمله كُردي براي مكالمات روزمره:
- سڵاو یا سڵاڤ: سلام - چۆنی؟: چطوری؟ - خاسی یا خۆشی؟: خوبی؟ - دهنگووباست چۆنه؟: چه خبر؟ - سپاس: ممنون
- ئهتوانم چهن پرسیارتان لێ بکهم؟: می تونم چند سوال ازتون بکنم؟
- بهڵێ فهرموو له خزمهتت دام: بله بفرما در خدمتم
- ناوی تۆ چیه؟ اسم تو چیه؟ - ئهبێ پێم بێژی یا ( بڵێی ) ؟: میشه بهم بگی؟ -
- خهڵکی کوێی؟: اهل کجایی؟
- ئێوه له کام شاری کوردستان ئهژین؟: شما در کدوم شهر کردستان زندگی می کنین
- ئێمه له شاری (...) ئهژین: ما در شهر (...) زندگی می کنیم
- چ رۆژێکی خۆشه!: چه روز خوبیه!
- ئێوه ئیستا بۆ چ ڕشتهیێک ئهخوێنن؟: شما الان برای چه رشتهای می خونین؟
- من ئیسته بۆ ڕشتهی مافی مرۆڤ ئهخوێنم : من الان برای رشته حقوق بشر می خونم
- زۆر باشه ( خاسه - چاکه ): خیلی خوبه
- من تۆم زۆر خۆش ئهوێ یا ( خۆش گهرهکه ): من تو رو خیلی دوست دارم
- به ڕاستی تۆ زۆر ژیری: واقعا تو خیلی باهوشی
- ئایا خۆت به تهنها ئهژیت؟: ایا خودت تنهایی زنگی میکنی؟
- ئهتوانم جارێکتر بتبینمهوه؟ میتونم یه بار دیگه ببینمت یا (ملاقاتت کنم)؟
- بهڵێ ئهی بۆ ناتوانی!: آره چرا که نه!
- له ئاشناییتان زۆر خوشحاڵم: از اشنایتون خیلی خوشحالم